Nothing will surprise me anymore
Tiken Jah Fakoly
Nothing astonishes me anymore
They have divided up the world, nothing astonishes me anymore!
Nothing astonishes me anymore!
Nothing astonishes me anymore!
If you let me have Chechnya,
I’ll let you have Armenia.
If you let me have Afghanistan,
I’ll let you have Pakistan.
If you don’t leave Haiti,
I’ll embark you for Bangui.
If you help me to bomb Iraq,
I’ll arrange Kurdistan for you.
They have divided up the world, nothing astonishes me anymore!
Nothing astonishes me anymore!
Nothing astonishes me anymore!
If you let me have uranium,
I’ll let you have aluminium.
If you let me have your mineral resources,
I’ll help you to hunt down the Taliban.
If you give me a whole lot of dough,
I’ll wage war on your behalf.
If you let me extract your gold,
I’ll help you to oust the general.
They have divided up the world, nothing astonishes me anymore!
Nothing astonishes me anymore!
Nothing astonishes me anymore!
They have divided up Africa without consulting us.
They are astonished that we are divided.
One part of the Mandingo empire
was with the Wollof.
One part of the Mossi empire
was in Ghana.
One part of the Susu empire
was in the Mandingo empire.
One part of the Mandingo empire
was with the Mossi.
They have divided up Africa without consulting us!
Without asking us!
Without apprising us!
They have divided up the world, nothing astonishes me anymore!
Nothing astonishes me anymore!
Nothing astonishes me anymore!
دیگر هیچ چیز برایم تعجب‌آور نیست
آن‌ها دنیا را بین خودشان تقسیم کرده‌اند، دیگر هیچ چیز برایم تعجب‌آور نیست!
دیگر هیچ چیز برایم تعجب‌آور نیست!
دیگر هیچ چیز برایم تعجب‌آور نیست!
اگه اجازه بدی چچن برای من باشه،
منم ارمنستان رو می‌ذارم برای تو.
اگه افغانستان رو بدی به من،
پاکستان رو می‌ذارم برای تو.
اگه از هائیتی نری،
من می‌فرستمت به بانگی.
اگه کمکم کنی عراق رو بمباران کنم،
کردستان رو برات ردیف می‌کنم.
اونا دنیا رو بین خودشون تقسیم کردن، دیگه هیچ چیز برام عجیب نیست!
دیگه هیچ چیز برام عجیب نیست!
دیگه هیچ چیز برام عجیب نیست!
اگه اجازه بدی اورانیوم رو بردارم،
آلومینیوم رو می‌ذارم برای تو.
اگه منابع معدنی‌ت رو بهم بدی،
کمکت می‌کنم طالبان رو شکار کنی.
اگه کلی پول بهم بدی،
به جای تو جنگ راه می‌ندازم.
اگه اجازه بدی طلای تو رو استخراج کنم،
کمکت می‌کنم ژنرال رو کنار بزنی.
اونا دنیا رو بین خودشون تقسیم کردن، دیگه هیچ چیز برام عجیب نیست!
دیگه هیچ چیز برام عجیب نیست!
دیگه هیچ چیز برام عجیب نیست!
اونا آفریقا رو بدون مشورت با ما تقسیم کردن.
حالا تعجب می‌کنن که چرا ما از هم جدا افتاده‌ایم!
بخشی از امپراتوری ماندینگو
با قوم وولوف بود.
بخشی از امپراتوری موسی
توی غنا بود.
بخشی از امپراتوری سوسو
توی امپراتوری ماندینگو بود.
بخشی از امپراتوری ماندینگو
با قوم موسی بود.
اونا آفریقا رو بدون اینکه با ما مشورت کنن تقسیم کردن!
بدون اینکه از ما بپرسن!
بدون اینکه بهمون خبر بدن!
اونا دنیا رو تقسیم کردن، دیگه هیچ چیز برام عجیب نیست!
دیگه هیچ چیز برام عجیب نیست!
دیگه هیچ چیز برام عجیب نیست!
